English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1646 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
it peels better U بهتر پوست ان کنده میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
workgroup U خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
husked U پوست کنده
in plain english U پوست کنده
hulled U پوست کنده
aboveboard U پوست کنده
picked U پوست کنده
peeled U پوست کنده
shelled almond U بادام پوست کنده
make no bones about something <idiom> U رک و پوست کنده گفتن
talk turkey <idiom> U رک و پوست کنده گفتن
ptisan U گندم پوست کنده
plain U ساده پوست کنده
plains U ساده پوست کنده
plainer U ساده پوست کنده
plainest U ساده پوست کنده
as fresh as a rose <idiom> U مثل هلوی پوست کنده
she is a peach U هلوی پوست کنده است
plainspoken U صاف و پوست کنده بی ریا و تزویر
groat U بلغور جو یا گندم یاجو پوست کنده
hominy grits U ذرت پوست کنده با دانههای متحد الشکل
hominy U ذرت پوست کنده که با اب جوش یا شیر پخته شده باشد
frumenty U گندمی که پوست انرا کنده بجوشانند ودارچین وشیرینی بان بزنند
dumb well U چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
fishbone mine U سیستم کانال کشی یاحفاری که به صورت شاخههای موازی عرضی کنده میشود
lagged U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lag U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lags U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
backlog U کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs U کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
outsold U بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsells U بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsell U بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outselling U بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
peels U پوست انداختن پوست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
peel U پوست انداختن پوست
so much the better U چه بهتر
so much the better for me U بهتر من
all the better U چه بهتر
better than U بهتر از
the more better the best U بهتر
better U بهتر
amelioration U بهتر شدن
modifies U بهتر کردن
the best of all U از همه بهتر
meliorative U بهتر شونده
The more the better . U هر چه بیشتر بهتر
meliorate U بهتر شدن
ameliorated U بهتر کردن
preferably U بطور بهتر
ameliorating U بهتر کردن
ameliorative U بهتر شونده
ameliorator U بهتر کننده
ameliorate U بهتر کردن
modify U بهتر کردن
So much the better. U دیگه بهتر
on the mend <idiom> U بهتر شدن
to change to the better U بهتر شدن
might as well <idiom> U ترجیحا بهتر
cote U بهتر بودن از
above rubies U بهتر از یاقوت
modifying U بهتر کردن
ameliorates U بهتر کردن
bloc U کنده
block aead U سر کنده
timber U کنده
bilboes U کنده
knockstone U کنده
stubbed U کنده
blocked U کنده
stubs U کنده
blocs U کنده
stubbing U کنده
stub U کنده
block U کنده
dugout dewelling U کنده
anvil stock U کنده
log U کنده
logs U کنده
stock U کنده
chumps U کنده
blocks U کنده
graven U کنده
clogged U : کنده
pulled U کنده
chunks U کنده
clogs U : کنده
stocked U کنده
clog U : کنده
chump U کنده
chunk U کنده
the better plan is to U بهتر این است که .....
Just as well you didnt come . U همان بهتر که نیامدی
An ounce of prevention is worth a pound of cure. <proverb> U پیشگیری بهتر از درمانه.
enhancing U بهتر یا واضح تر کردن
enhances U بهتر یا واضح تر کردن
enhance U بهتر یا واضح تر کردن
ammunition modification U بهتر سازی مهمات
An ounce of prevention is better than a pound of cure. <proverb> U پیشگیری بهتر از درمانه.
out act U بهتر انجام دادن از
more the merrier <idiom> U هرچی بیشتر بهتر
An ounce of prevention is worth a pound of cure. [Benjamin Franklin] <proverb> U پیشگیری بهتر از درمانه.
outplay U بازی بهتر از حریف
modification U بهتر کردن مدل
it was no better U هیچ بهتر نبود
it would be preferble to U بهتر خواهد بود
he works better U او بهتر کار میکند
enhanced U بهتر یا واضح تر کردن
to get back on one's feet U بهتر شدن [از بیماری]
tea is preferable to water U چایی از اب بهتر است
I feel it is appropriate ... U به نظر من بهتر است که ...
log U کنده چوب
logs U کنده چوب
stump U کنده درخت
leg lift and side roll U کنده سرانبون
leg pickup U کنده کشی
dugouts U کنده شده
stumpy U پر از کنده درخت
inside sarma U انواع کنده رو
grits U جوپوست کنده
dugout U کنده شده
logrolling U کنده غلتانی
ingraving U کنده کاری
stumped U کنده درخت
block mark U نشان کنده
block size U اندازه کنده
blockette U کنده کوچک
engraver U کنده کار
engravers U کنده کار
unstuck U کنده شده
frankly U رک وپوست کنده
building block U کنده ساخت
carver U کنده کار
building block U بنا کنده
plummer block U کنده محور
deblocking U کنده شکنی
building blocks U کنده ساخت
building blocks U بنا کنده
control block U کنده کنترل
wooden anvil stock U کنده چوب
block length U درازای کنده
stumping U کنده درخت
entry block U کنده مدخل
stumps U کنده درخت
rear crotch and near arm U نوعی کنده رو
near leg and craddle U کنده گوسفندانداز
in intaglio U بشکل کنده
trunks U کنده درخت
plummer block U کنده شفت
near leg pickup and turnover U نوعی کنده رو
graving U کنده کاری
olympic lift U کنده یک چاک
glyptics U کنده کاری
trunk U کنده درخت
deblock U شکستن کنده
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
i know you better than he U من شما را بهتر میشناسم تااو
amended U بهتر کردن بهبودی یافتن
i should p stay at home U بهتر است در خانه بمانم
This photo does not do you justice. U خودتان از عکستان بهتر هستید
hardening and temper U بهتر کردن تشویه ی فولاد
surpass U بهتر بودن از تفوق جستن
surpassed U بهتر بودن از تفوق جستن
amend U بهتر کردن بهبودی یافتن
rounding U ایجاد دید بهتر در گرافیک
rounding U ایجاد یک حرف با فاهر بهتر
amending U بهتر کردن بهبودی یافتن
to get back on one's feet U وضعیت خود را بهتر کردن
ameliorating U بهتر شدن بهبودی یافتن
ameliorated U بهتر شدن بهبودی یافتن
ameliorate U بهتر شدن بهبودی یافتن
surpasses U بهتر بودن از تفوق جستن
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1popsicle
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com